عرفان و شعر

کسب معرفت و آگاهی برای رسیدن به آرامش و حضور و احساس بی نیازی از همه چیز و همه کس

عرفان و شعر

کسب معرفت و آگاهی برای رسیدن به آرامش و حضور و احساس بی نیازی از همه چیز و همه کس

مروری بر زندگی عرفا و دانشمندان و دقیق شدن در گفتار و کردار آن ها ، با تاکید بر این حقیقت که تنها از راه علم و دانش نمی شود به حقیقت پی برد و باید عشق هم داشت . عشقی که عبارت از اخلاص و محبت نسبت به خدا و جز او کسی را ندیدن ؛ است .
سرزمین ما بزرگان و دانشمندان و عرفای بسیاری را در دامان خود پرورده است که در جهان نام آور بوده اند . اگر ارسطو با عنوان معلم اول ؛ در یونان می زیسته است ؛ معلم ثانی با نام فارابی و معلم ثالث با نام میرداماد در کشورمان ایران می زیسته اند و مایه افتخار ما ایرانیان بوده اند .
در این وبلاگ ؛ زندگی و آثار ؛ رفتار و کردار آن ها در گذر ایام در حد امکان شرح داده خواهد شد . امید است که مورد قبول علاقمندان قرار گیرد .

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «آگسن پروگنی» ثبت شده است

خلاصه کتاب پیروزی فکر 2

سه شنبه, ۱۴ آبان ۱۳۹۸، ۰۸:۲۲ ب.ظ

 

آگسن پروگنی می گوید : 

باید که منفی بافی را به کلی از قاموس خودمان بیرون کنیم . زیرا که کلمه منفی بافی تمام آن چیزهائی را به خاطرمان می آورد که باید از زندگی خود طردشان کنیم . 

هیچکس از حدودی که برای خویشتن تعیین کرده است نمی تواند جلوتر برود . 

هر کس که طالب بزرگی است ،نباید خود را کوچک بشمارد .

نخستین گام برای رسیدن به موفقیت ایمان به موفقیت است . 

خواستن توانستن است .

امرسون می گوید که : 

مردی که با اراده برای رسیدن به یک ستاره اسب می تازد ، احتمال موفقیتش بیشتر از کسی است که برای رسیدن به منزل خویش با بیحالی در معبر تنگی می خزد .

کارلایل می گوید : 

در چشم های برادرت نگاه کن و به بین که نور نیکی از آن ها می درخشد یا آتش غضب بیرون می جهد و تاثیری که این دو برق در روح تو دارد .احساس کن و از آن جا پی ببر که فضیلت نیز بطور معجزه آمیزی از انسانی به انسان دیگر منتقل می شود . 

نفوذ افکار : 

دیگران در باره شما با مقیاسی که خودتان در دست دارید قضاوت نمی کنند . بلکه از روی حالت و وضع درونی تان شما را می شناسند .کسانی که با شما طرف صحبت هستند ، اوصاف افکارتان یعنی ضعف یا قوت ،پاکی یا ساختگی بودن آن را احساس می کنند .حتی در لحظاتی هم که خاموش هستید ،به وسیله اشعه ای که به اطرافتان پخش می کنید آمال و مقاصدتان را کشف می کنند و عقیده شان در باره شما چنان قطعی می شود که هر قدر اعتراض کنید آن عقیده را تغییر نمی دهند  .

 

امرسون می گوید:

انسان با فریاد زدن نمی تواند صدای خود را به گوش مردم برساند .بلکه ما آنچه در اطرافمان پخش می کنیم همان حالت درونی ما است .آنچه را که در خودمان نیست نمی توانیم به دیگران متقل کنیم . آشنایان ما می دانند که ما چگونه کسی هستیم .

برای پی بردن به اینکه دیگران در باره ما چگونه فگر می کنند بهترین مقیاس ما این است که به بینیم خود ما در باره آن ها چگونه فکر می کنیم .

آنکه جرات رفتن به دنبال حق خویش دارد ، می تواند با اعتماد و مفتخر باشد .طالع یا گنجینه های خویش به استقبال او می آید.

کارلایل می گوید که ؛

سرنوشت خود را با افکار تعیین کنید .زیرا که هر چه را که می اندیشید ، همان را زندگی می کنید . 

 

مطمئن باشید که اعتماد دیگران به شما ،عکس العمل اعتماد به نفس خود شما است .  

تاثیر شما بر روی افراد ، بسته به نیروی ایمان و اعتماد خودتان است .  

بشر طبعا طوری آفریده شده است که می خواهد هر کسی را در راهی که انتخاب کرده است کمک کند . آن کسی را  که رو به بالا می رود ، برای رسیدن به آرزوها یاری می کند و کسی که رو به پائین حرکت می کند برای سقوط در اعماق پرتگاه هل می دهد . باید در زبان بچه ها کلماتی وجود داشته باشد که از شادی زندگی ، روشنائی و آرامش و فرح و سعادت حکایت کند . 

امروزه در کودکستان ها بازی های مخصوصی برای کودکان طراحی و ترتیب داده می شود که هدف این بازی ها ، رشد اوصاف و خصائلی است که می خواهند در بچه رشد کند و نتایح عالی به دست آورند .بازی عدالت ، حرات ، قناعت ، ادب و . . . . . بچه ها را دارای مشخصات و سجایای اخلاقی برجسته ای می سازد . 

ای انسان ، تو چه می خواهی ؟  همه چیز مال تو است . راه ها در برابرت باز است و نور حقیقت برای تو می درخشد .پس نایست ، و نپرس .به راحتی پیش برو و شخصیت خود را نشان بده . 

چگونه نقاط ضعفمان را از میان برداریم : 

اگر می خواهید که از فشارهای فقر نجات پیدا کنید ، فکر فراوانی و نعمت را با تمام قوا در مغزتان جای بدهید . 

خواستن یک چیزی از روی اراده ، و تصمیم جدی برای بدست آوردن آن ، دو طلسم بزرگ پیروزی هستند . 

از تکرار هدف ها و آرزوهایتان باک نداشته باشید . و به همه اعلان کنید که می خواهید به این آرزوها برسید . پس از مدت کمی خواهید دید که چگونه مغرتان مانند معناطیسی شما را به سوی هدف ها می کشاند .

زیبائی چگونه کسب می شود ؟ 

راسکین می گوید :

هر کار درست و هر فکر شایسته ، به چهره انسان زیبائی می بخشد . 

راز زیبائی واقعی ، در داشتن قلب رئوف و میل به شادی و محبت است .کوشش برای داشتن مشخصات اخلاقی نیک ،همه زندگی را زیبا می سازد .

 

خیال ، پیشقدم و الهام بخش هرکاری است .

خیال چیزی جز طرح اولیه حقایق نیست و فقط برای این وارد مغز ما می شود که ما را پیش ببرد و بعوالم بهتری برساند . 

پیری ، فقط با کمک روح می تواند در چهره انسان منعکس شود . خطوط چهره انسان را رو ح رسم می کند . 

هنر  پیر نشدن پر ارزش تر از هنر نیل به یک پیری خوب است .

هر کس در باره خویش هر فکری بکند ، همان می شود . 

رمز جوانی : 

رمز جوانی انسان ، عشق ، محبت ، گذشت ، حرکت رو به جلو است .

راه تسلط بر فکر : 

خط حرکت معینی برای خود رسم کنید و آنگاه چه در مواقع تنهائی و چه در میان جمع ، پیوسته آن راه را طی کن .

با کنترل دائمی فکر می توان تمایلات روح را تغییر داد .

نیروی اراده می تواند فکر را تحت فرمان و تسلط خود بگیرد ، و برای اینکه بتوانیم روحمان را به راهی که می خواهیم متوجه سازیم ، فقط کمی تمرین لازم است . توجه توام با اراده و از روی عقل و منطق می تواند روح و فکر را تحت نظم معینی به درجات عالی و به نقطه ایده ال برساند . 

انسان آن چه را می خواهد ؛باید با حرارت و اشتیاق بخواهد . خواسته ات را  آن چنان که گوئی به دست آورده باشی در خیال ،آشکار  و واضح مجسم کن. همه وجود خود را به روی این خواهش خود متمرکز کن و در تماس با چیزهائی که ممکن است در این راه به تو کمک کند و مورد استفاده ات قرار گیرد ، با کوشش مداومی به سوی هدف خویش نزدیک شو  .اگر چنین کنی ، خواهی دید که موانع یک به یک از پیش پایت برداشته می شود و کارهای فوق بشری آسان به نظر می رسد . رمز اصلی کار در این است که هدف پیوسته جلو چشم مجسم باشد و فرصتی برای ضعف اراده داده نشود. 

کاملترین متد این است که : 

انسان در میان سکوت فکر کند ، تصمیم بگیرد ، بعداین تصمیم را با تمام نیرویئ که دارد اجرا کند . انگار به هدف خود رسیده اید و آنچه را که می جستید یافته اید .   در میان سکوت فکرتان را متمرکز کنید .توجه خود را به آن نقطه معین معطوف دارید . به این ترتیب قدرتی که آرزو دارید به دست خواهید آورد . زیرا این قدرت هر لحظه حاضر است که در اختیار کسی قرار گیرد . و وقتی که آن را به دست آوردید ،اگر خودتان به مصرفش نگذارید ، به هیچ وجه از شما جدا نمی شود . و اشعه نامرئی فکری که روی هدف معینی متمرکز شود، یک فضای انفرادی به وجود می آورد . فضائی که اطراف شما را فرا گرفته است .چون محصول فکر است ، تمام نیروی خود را از مغز که مولد فکر است می گیر د .

فرمانروای دستگاه معزی خود ما هستیم . از این رو می توانیم فکرمان را تحت مراقبت قرار دهیم و فضائی را که می خواهیم بوجود آوریم .

چارلز بروئدی پاترسن می گوید :

مخیله تان را پاک و درخشان کنید .از افکار عالی انباشته سازید .خوبی و خوشی هر کس را بخواهید . از هیچ چیزی پروا نداشته باشید و بدانید که خود تان ذره ای از آن نیروی بزرگ و لا یزال الهی هستید که قادر به رفع همه احتیاجات است . از هر گونه هیجانات ناروا و رقابت های شخصی خود داری کنید . اگر در مغزتان افکاری وجود دارد که ممکنست مایه ناراحتی دیگران شود ، به هیچوجه آن را ظاهر نسازید .تکبر و غرور را از خود دور کنید و اجازه ندهید که حرص ، حسد ، خشم و غضب و احساساتی نظیر این ها از درونتان به بیرون سرایت کند . از اظهار عدم اعتماد نسبت به دیگران که با شما تماس دارند خود داری کنید .عدم اعتماد به نتیجه اقدامات و کوشش هایتان را هم از مغز بیرون کنید . 

         در درون و اطرافتان ،حالتی از اعتماد ،نشاط و شادی و نیروهای فعال خلق کنید و بکوشید که این حالت هیچ وقت به هم نخورد . وقتی که شروع به درک علم و دانش کنیم و به ذات عالی نزدیک شویم ، همه اسرار کشف خواهد شد .دانستن و آزاد بودن ،هدف هر کسی است و در این عصر روشن ،اشخاص زیادی هستند که به شعور کامل می رسند . کسی که در همه کاری خداوند را می بیند ، وجد و نشاط تعریف ناپذیری در وجود خود احساس می کند .کسی که به خداوند وصل شود و رمز کائنات را دریابد ، کائنات را مقدس می شمارد . باید در طبیعت اشیاء و ریشه حقایق با چنان تعمقی نفوذ کنیم که مار ا بکلی از بیقراری و بی تصمیمی نجات دهد . باید با ایمان تزلزل ناپذیری باور کنیم که هر کدام از ما ،ذره ای از ذات یگانه خالق و اداره کننده کلیه کائنات هستیم .هیچ نیروئی نمی تواند ما را از نیروی مادر زادیمان محروم کند . هیچ چیزی قادر نیست که ما را از رفتن به سوی کمال بازدارد . هر قدمی که به جلو می رویم ،ما را به پیروزی نزدیکمان می کند و هر عمل عادلانه و هر تخم نیکی به مرور زمان گل می کند و میوه می دهد .ما می توانیم کارهای عالی و پر حاصلی را شروع کنیم . 

 

یک صدای وجدانی به ما می گویدکه وجود ما محصول تصادف نیست .یک عقیده درونی وجود دارد که به ما می فهماند که غصه و اندوه ، از ضروریات زندگی ما نیست .یک حس طبیعی حکم می کند که ما جز ء لا یتجزی وجود واحدیم .با او یکی هستیم و آئینه وجود او هستیم و میان هدف عالی ما با هدف عالی او فرقی وجود ندارد . 

ویلکوس می گوید که : 

به استعداد خودت ایمان داشته باش 

همانطور که به خدا ایمان داری 

روح تو پاره ای از آن واحد بزرگ است 

نیروهائی در تو هست 

مانند دریای وسیعی عمیق و بی پایان است 

روحت را در میان سکوت 

در جزایر  الماس گردش بده 

آن جزایر را کشف کن و از آن ها استفاده کن 

اما برای این که تصمیم باد ها نشوی 

سکان اراده را به کار انداز 

اگر به آفریننده و به خودت ایمان داشته باشی 

هیچ کس نمی تواند به نیروهای تو حدودی قائل شود 

بزرگترین پیروزی ها به تو تعلق می گیرد 

به پیش . . . . . به پیش 

انسانی که به مرحله کمال برسد ، از هیچ پیش آمدی متاثر نخواهد شد . در برابر هر گونه عارضه و آفتی موازنه فکری خود را حفظ می کند و خود را هرگز نمی بازد . زیرا که او انسان کامل است .

کسانی که پی برده اند که سهمی از قدرت خدائی دارند ، آرامش و متانت فکرشان بقدری زیاد است که بی خبران از اسرار این نیرو را دچار تعجب می سازد . 

خشم و غضب ، نشانه یک نیروی پست و آرامش نشانه یک نیروی برتر و عالی است .

انسان آینده ،کلمه " نمی توانم " را از قاموس وجود خود حذف خواهد کرد . انسان در آینده پیوسته با فراوانی روبرو خواهد شد .زیرا اجازه نخواهد داد که فقر و عجز وارد روحش شود و پیوسته افکار فیض و برکت را با خود خواهد داشت . 

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ آبان ۹۸ ، ۲۰:۲۲
ایوب تفرشی نژاد