خلاصه ای از کتاب پیروزی فکر
حضرت علی (ع) می فرمایند:
"به یاری فکر ،تیرگی های کار روشن و آشکار می شود . "
شاعر بزرگ و روزنامه نگار امریگائی "ویلکوکس" می گوید :
بنای آینده را با مصالح فکری باید بسازیم .خودمان بی خبریم که سعادت یا تیره بختی را در زندگی مان ، با فکر خویش ، فراهم می کنیم . بنای کائنات بر روی این اصل گذاشته شده است و نام ان را " تصادف " نهاده اند . در این صورت سرنوشت خود را انتخاب و آماده کن .علاقه تولید علاقه می کند . از کینه ، کینه می زاید .
او ......ماردن می گوید :
آنانکه از روی فکر کار می کنند ، در توفان های زندگی غرق نمی شوند .
-کسانی که از کودکی به تفکر عادت دارند و مراقب زندگی خو.یش بوده اند ، از وقایع تاسف باری که در زندگی محرومین از این درس پر بها روی می دهد ، نجات می یابند .
- گوته ،شاعر بزرگ آلمانی می گوید :
" فکر فرمانروای وجود است " .
- ترس بزرگترین دشمن ما است .
- تثبیت هیولای وحشتناک " ترس " در مخیله نورس و حساس کودک ،فجیع ترین ظلمی است که می توان در باره آن کودک کرد .
باید به بچه حالی کرد که در تاریکی نیز زندگی به همان حالی که در روشنائی جریان دارد ادامه می یابد و حادثه فوق العاده ای اتفاق نمی افتد .
. کسی که بچه ای را در میان ترس و وحشت نگاه می دارد ، از بازی بازش می دارد و نغمه اش را خاموش می کند ،نه تنها خطا کرده است ، بلکه جنایتی مرتکب شده است .
و .بایک می گوید:
پشت دیوارهای قبر ، هر حادثه ای که اتفاق بیفتد ، برای ما اهمیتی ندارد و خود قبر در نظر ما به منزله هیچ است .فکر تنگی گور ، سردی مراسم تشییع جنازه ، و منظره خوابیدن زیر خروارها خاک ، برای ما زندگان ، آری فقط برای زندگان رنج آور است .
پس از این که روح از بدن جدا شد ، وضع جسم ما با وضع موهائی که سلمانی از سرمان میتراشد ، و به زمین می ریزد ، هیچ فرقی ندارد.
هوراس فلچر میگوید :
" خشم و اندوه ، نه تنها انسان را کوچک و ضعیف می کند ، بلکه او را می کشد .
البرت هو بارد ، می گوید :
" شدت ، زود گذر است ، کینه ، خشم و انتقام دوام ندارد . فعالیت جسورانه و ثابت قدمی بر همه این ها غلبه دارد . نیرومند باشید .
- وقتی که دچار غم و اندوه شدیدی هستید ، نفس عمیق بکشید . عرق کردن بر فعالیت کلیه ها می افزاید .بکوشید که موقع غم و اندوه در هوای آزاد رفته و بقدری ورزش و حرکت کنید که بدنتان عرق کند تا هرچه زودتر سموم را از بدن خود خارج سازید .
-سعادت ، گذشته از این که خود هدفی شمرده می شود ، در عین حال وسیله صحت بدن است . تولید انرژی می کند ، اشتها می آورد و مایه رشد بدن می شود و نهایتا عمر انسان را دراز تر می کند.
در حال تفکر به جدائی بزرگی که " مرگ " مایه آن شده است ، در دل خود به شخص عزیزی که در گذشته است بگوئید :
" برو عزیزم ، پیش از من برو ، روزی من نیز مانند تو به آن کمالی که پایان همه خوشی ها است خواهم رسید . خاطره روزهائی که با تو گذرانده ام ،پیوسته در قلب من باقی خواهد ماند . "
- داروی جلوگیری از خشم ، تسلط بر خویشتن است .
- روزی " میرابو " خطیب معروف فرانسه ، در مارسی سخنرانی می کرد .مردم فریاد زدند و او را افراطی و دروغگو ، قاتل و دشمن اخلاق نامیدند . ولی میرابو ، چنین پاسخ داد که :
" آقایان ، منتظرم که تعارفات شما تمام شود " .
این است راه عاقلانه ای که در مقابل تحقیرات دیگران می توان در پیش گرفت .
فروید می گوید :
نسبت به هیچ کس خشمگین نباشید و کسی را تحقیر نکنید . شخص صاحب سجایا کسی است که می داند چه می خواهد .اسیر احساسات نیست و روی اصول دوستی رفتار می کند .
برای اینکه طبع با نشاطی داشته باشید :درست در لحظه ای که اطرافتان را بدبختی های مختلف فراگرفته است ، کارهایتان به مانع برخورده است ، و در افق امیدواری هیچگونه نوری به چشمتان نمی خورد ، رفتار شما نشان می دهد که استقامتتان در مقابل حوادث چقدر است . مشخصات اخلاقی سالم و نیرومندی داشته باشید ، این توانائی تان در لحظات بد طالعی بهتر آشکار خواهد شد . صبح وقتی که از خواب بر می خیزید ،احساس می کنید که آن روز ،روز بدی خواهد بود و امکان وقوع حوادث ناگوار می رود ، پیش خودتان چندین بار تکر ار کنید که " به رغم هر حادثه ای ، امروز یکی از خوش ترین روزهای شما خواهد بود " .
مستر ویگز می گوید :
رمز خوشحالی در این است که در لحظات اندوه به خندید و در حال سر درد ، بیماری دیگران را به خاطر بیاورید و در لحظاتی که ابر روی آسمان را گرفته است ، فکر کنید که هنوز آفتاب وجود دارد .
روتر فورد می گوید :
چاره تنبلی ،تلاش و کوشش است و علاج خود پرستی ،فداکاری است .چاره بی ایمانی اطاعت از اوامر خداوند است و بالاخره چاره ترس ، روبرو شدن با چیز ترس آور و تماشای آن است .
چیزهائی که مرا دچار اندوه می سازند ، در حقیقت وجود ندارند .آن ها در وجود من چه تاثیری می توانند داشته باشند . زیرا خدائی که مرا آفریده است ، به هیچ وجه مایل نیست که من در زیر بار غم و اندوه ها خرد شوم .وقتی که غم و اندوه به شما نزدیک می شود ، افکار نشاط آوری را در خود زنده کنید . و اجازه ندهید که اندوه ریشه بدواند و عمیق تر شود .
زیمرمان ، فیلسوف سویسی می گوید :
دنیا با انسان معامله متقابله می کند . اگر به خندید به روی شما می خندد و اگر چین بر ابرو بیاورید ،او هم متقابلا در مقابل شما ابرو در هم می کشد .اگر اواز بخوانید ، به مجالس میهمانی و شادمانی دعوت می شوید و اگر متفکر باشید در کنار دانشمندان جای می گیرید . بالاخره اگر مهربان و صمیمی باشید در اطراف خود مردمی را می بینید که همه شما را دوست می دارند و در گنجینه دل ها را به رویتان باز می کنند .
امرسون ، فیلسوف ایده آلیست امریکائی می گوید :
" راه رستگاری را باید در نفس خود جستجو کنید " .
هلن کلر می گوید :
خوشبینی شکل ظاهری ایمان است .تا ایمان و امید وجود نداشته باشد ،هیچ کاری را نمی توان انجام داد .
در مردم با نشاط ،نیروی آ فریننده ای وجود دارد که در اشخاص بد بین نمی تواند اثری از آن یافت .هیچ چیزی به اندازه خوشبینی نمی تواند زندگی را زیبا تر سازد و از رنج های آن بکاهد و راه موفقیت را هموار سازد .
کسانی که دست به کارهای بزرگی می زنند باید محبوبیت و خوش خلقی را قانون زندگی بشمارند و بکوشند که کسب محبوبیت کنند .
حان راسکین می گوید :
با نقایص دیگران مغز خود را خسته نکنید .با هر کسی که ملاقات می کنید ،فقط جنبه های خوب و قوی او را به بینید . عادات و اخلاق خوب دیگران را با احترام استقبال کنید و تا حد امکان از آن عادت تقلید نمائید .در این صورت است که عیوب و نقائص شما مانند برگهای خزان به زمین خواهد ریخت .