معنای بسم الله الرحمن الرحیم
شیخ بهائی ، در حضور شاه عباس کبیر و طلاب محصل ، در پاسخ به سوال شاه عباس در خصوص معنای اولین آیه قران کریم ، چنین گفت :
معنای باطنی " رحمن " یعنی رحم کننده ای که صفت ترحم ، جزو ذات اوست و رحیم ، صفت کسی است که ترحم جزو ذاتش نیست .مثل ابنای بشر که گاهی ممکن است دارای ترحم باشند و گاهی نباشند .
خداوند که رحمان است و ترحم جزو ذات اوست ،چگونه ممکن است رحیم باشد ؟
یکی دیگر از صفات خداوند که جزو ذات او می باشد ،عدل است .و اگر خدا عدل نمیداشت ،با توجه به اینکه رحمان است و ترحم جزو ذات اوست ، تمام بندگان گناهکار می باید به بهشت بروند .زیرا خداوند همه را مورد ترحم قرار می داد و می بخشود . ولی عدل خداوند ،اقتضا دارد که بنده گناهکار کیفر به بیند و بنده ای که به وظایف خود عمل کرده باشد ،پاداش دریافت کند . آنچه که سبب می شود توبه گناهکار مقبول درگاه خداوند واقع گردد این است که خداوند رحیم است و قبل از اینکه توبه کند مورد رحم پروردگار قرار نمی گیرد . پس صفت رحیم ؛ مانند صفت رحمان جزو ذات خداوند نیست و صفتی است که خداوند گاهی ممکن است دارای آن باشد و گاهی نباشد . فقط برای ما مشخص نیست که نوع ترحم پروردگار ، مثلا در مورد جامدات چگونه است .
هنگامی که خداوند ترحم ندارد ،با عدالت خویش با بندگان رفتار می کند ولی توبه بنده گناهکار ترحم پروردگار را به جوش می آورد و او بخشوده می شود . و شایان توجه است که در اولین آیه قران ،بنام خداوند دانا و توانا گفته نشده است بلکه گفته شده است که بنام خداوند رحمن و رحیم ؛ تا اینکه بندگان خدا به رحم کردگار اتکا ء داشته باشند و بدانند که ترحم خالق همواره ملجاء مخلوقات می باشد .
شاه عباس دوباره سوال می کند که :
- بزرگترین صفت مرد چیست ؟
پاسخ : سخاوت
- برجسته ترین صفت زن چیست ؟
پاسخ : عصمت
- برجسته ترین صفت پادشاه چیست ؟
پاسخ : عدالت
- برجسته ترین صفت خدا چیست ؟
پاسخ : تمامی صفات خداوند
- زیارت اجرش پیاده بیشتر است یا سواره ؟
پاسخ : مسافر در راه وصل به محبوب ، هرقدر رنج به بیند ، لذتش از وصال بیشتر خواهد بود .
ملاصدرا ،نوعی حکمت (فلسفه ) ابداع نمود و نام آن را " عرفان شیعی " نهاد . ملاصدرا اعلام کرد که هر عالمی که از عرفان شیعی اطلاعی نداشته باشد نمی تواند رهبری شیعیان را به عهده بگیرد و چون علمای اصفهان هیجکدام به این فلسفه تسلط نداشتند ،صلاحیت تدریس در مدرسه ها را از دست دادند و این امر باعث شد که شکایت پیش شاه عباس برندو شروع به سعایت و بدگوئی از او نمایند . شاه عباس در مورد شکایت علما اندیشید و بر خلاف میل خود دستور اخراج ملاصدرا را از اصفهان و کلیه شهر های بزرگ داد . ملاصدرا بناچار راه مورچه خورت در پیش گرفت و از آنجا به کهک قم رفته و در آن محل منزل گزید . ملاصدرا در کهک ، به مدت دو سال تنها بود . ولی بعد از دو سال ، طالبین حقیقت از شهرهای مختلف ایران به سراغش رفتند . در این مدت دو سال ، ملاصدرا به علت عدم دسترسی به کتاب ، شروع به نوشتن کتاب نمود .