- نخستین قدم برای زندگی کردن بطرز پیروز مندانه :
شما به دنیا نیامده اید که یک آدمک مصنوعی باشید .شما باید برای نفس خودتان بیندیشید و نگذاریددیگران برای شما فکر کنند و حرف بزنند ویا وادارتان کنند که حرفهایشان را بازگو کنید . نگذارید دیگران ذهنتان را با افکار آلوده و با ترس و نفرت و بدخواهی و بیماری و بدبختی به غارت ببرند . چنانچه برای گوش کردن به حرف های دیگران گوش شنوا داشته باشید ، ممکن است خودتان را با اینگونه حرف ها و تعصبات آلوده کنید .
- سایه هائی را که در ذهنتان لانه کرده اند از بین ببرید .
- هم اکنون یک تصمیم قاطع بگیرید و آن این است که آنچه را که درک نمی کنید ، باور ننمائید . از ضمیر باطن و قدرت افکار خود با خبر شوید در اینصورت در خواهید یافت که نیروی شفابخش در درون خود شما نهفته است .
- مروری بر نکات مهم :
. یگانه لحظه ای که اهمیت دارد ، همین لحظه است . اندیشه کنونی خود را تغییر بدهید و آن را در حال تغییر نگاه بدارید . در این صورت سرنوشت شما هم تغییر خواهد کرد .
. گذشته ها گذشته است . آنچه گذشته قدرتی بشما ندارد . یگانه قدرت ،اندیشه ای است که در سر می پرورانید . در باره اشیائی که خوش یمن و زیبا هستند بیندیشید .
. چنانچه شما در حال حاضر خوب هستید ، مانند آن است که همیشه خوب بوده اید .
. چنانچه بخواهید هاضمه خوب داشته باشید و از سلامتی برخوردار باشید ، باید کینه و بدخواهی را از خود دور کنید .
. برای اینکه به شخصیت جدیدی تبدیل شوید باید با طیب خاطر میل پیدا کنید که افکارتان را تغییر بدهید و آن را در حال تغییر نگاه دارید .
. با طلبیدن صمیمانه خیر ، خوشی ، آرامش و کلیه نعمات زندگی برای طرف مقابل ریشه های نفرت را از تن بدر کنید .
. به الگوهای نو و جذاب زندگی مهر بورزید . به آرمان های خود طوری دلبستگی پیدا کنید که در آن حل شوید .
. در مقابل مسائل و مشگلات خود به مقاومت بپردازید . ایمان شما به خدا و قدرت او شما را قادر خواهد ساخت که بر کلیه مشگلات غلبه کنید .
. از هر چه می ترسم همان بلا به من می رسد . آنچه را که متوقع هستم آن را تجربه می کنم . بدانید که آنجه در باره وی صادق است در باره شما هم صادق است . در اینصورت با نیایش اتفاقات حیرت انگیزی رخ خواهد داد .
- آیا از زنده بودن لذت می برید ؟
تمام قدرت های خدا در شما نهفته است . زندگی بی پایان از طریق شما بصورت آرزوهایتان در حال تجلی است . آرزو شما را هل می دهد . سیخکی است برای به عمل پرداختن . آرزو ،نیروی جلو برنده زندگی است . هر چه از یک آرزو نفع بیشتری توقع داشته باشید ،آن آرزو نیروی بیشتری پیدا می کند . چنانچه انتظار نرود که نفعی عاید ما شود و یا پیشرفتی حاصل شود ،؛آرزوئی هم در بین نخواهد بود و در نتیجه فقدان آرزو ، عمل هم نخواهد بود .
- چرا سرکوب امیال زیان آور است ؟
سرکوب امیال و آرزو ها نهایتا زیان آور است . چنانچه شخص به یک چنین عملی دست یازد ،نیکی و بدی برای او بصورت یکسان در خواهد آمد . زیرا هیچ چیز قدرت آن را نخواهد داشت که آرزوئی را در او بر انگیزد . آرزو کردن دلالت بر آن دارد که شما چیزی را به چیزی دیگر ترجیح می دهید .
- ایمانتان را بر روی خدا و کلیه اشیاء نیک متمرکز کنید . در این صورت شما بر طبق قانون تغییر ناپذیر مردم شرایط و حوادث را بصورت تصورات خود بخود جذب خواهید کرد . چنانچه شجاعانه تایید نمائید :
" محبت خدا مرا احاطه کرده ،آرامش خدا روحم را پر کرده ،نور خدا راه را بر من نشان خواهد داد ، هم اکنون هدایت خدا از آن من است ،جمال خدا روحم را لبریز نموده ،خدا از هر حیث مرا خوشبخت خواهد کرد . در اینصورت اتفاقات شگفت انگیزی در زندگیتان رخ خواهد داد . و دنیای شما بطور معجزه آسا در تصویری مشابه به تصوراتتان تحلیل خواهد رفت و دگرگون خواهد شد ."
- به خدا به پیوندید ، بزرگی را به بینید و بزرگی را احساس کنید و در قلب خود بدانید که اکنون با خدای متعال محشورید .به علت اینکه بخدا پیوسته اید ، شما احساس خواهید کرد که نیرومند ، مطمئن ،آزاد و پیروز هستید .
- هر وقت احساس ضعف کنید ، عصبانی شوید و احساس بکنید که فاقد امنیت هستید ، با رب درونی خود متحد شوید و بگوئید او روحیه مرا باز خواهد گرداند .
- مروری بر نکات مهم :
. وقتی که شما دریافتید که خدا شما را از میل به داشتن تندرستی ، خوشبختی ، فراوانی و امنیت برخوردار ساخته ، تمام رویاهای شما بر طبق یک نظم الهی به منصه ظهور خواهد رسید .
. در خانه خود یک جو آرام پر از هماهنگی بوجود آورید . بیاد داشته باشید که کودکان بشکل جوی که در خانه حاکم است به رشد می رسند .
. شما می توانید با حداقل آرامشی که در درون شما هماهنگ شده و از آرامشی که مافوق ادراک است برخوردار شوید .
. تفکرات مربوط به محبت و هماهنگی مطلق خدا و دست یابی به حضور شفابخش موجب می گردد که با خدا و قوانین او آشنا و هماهنگ شوید .
. مادامی که تمام کیسه های سم نفرت ، بد خواهی و محکومیت نفس را از ذهن خود خالی نکرده اید ، نمی توانید بر آرامش درونی نائل گردید . شما می توانید با پر کردن روح خود از محبت ،به این امر برسید .
. داروهای آرام بخش نمی تواند در انسان تعادل و آرامش فکر بوجود آورد . زیرا اثرش موقت است . علت ناراحتی های شما در افکار و احساس خود شماست .ذهن خود را با افکار آرامش بخش پر کرده و آن را با حسن نیست نسبت به همه مشغول نگاه دارید تا طرز تلقی ذهنی تغییر یابد . طرز تلقی تغییر یافته شما باعث پیدایش آرامش و هماهنگی می شود .
. شادی بزرگ در غلبه و مبارزه طلبی است . هیجان و طرب در حل معماهای زندگی نهفته است .و نه در خوردن داروهای مسکن که موجبات نابودی ابتکار و قوه محرکه را فراهم می آورند .
. بخاطر داشته باشید که برای طریقه ای که می اندیشید ،تنها خودتان مسئول می باشید .شما در جهان خود یگانه اندیشمند هستید .عقیده شما چیست ؟
. نفرت سم مهلکی است که تمام بدن را ناتوان می کند . افکار خود را با محبت و هماهنگی ، هماهنگ سازید . در این صورت آرامش درون را هم خواهید یافت .
. ایمان خود را بر هدایت خدا ،محبت خدا ، هماهنگی با خدا و قانون و نظم الهی متمرکز کنید . ایمان واقعی در فعالیت های پر شور خود آگاه و ضمیر باطن و حقایق مربوط به خدا که هرگز تغییر پیدا نمی کند ، نهفته است . بگذارید ایمانتان بر خدا و کلیه اشیاء خوب قرار گیرد که در این صورت اتفاقات شگفت انگیزی در زندگیتان رخ خواهد داد .
. فکر شما خلاق است و شما همان هستید که در طول روز می اندیشید .آگاهی از این حقیقت باعث خواهد شد که از ترس های بیشمار ،نگرانی و پیش بینی های بد و اضطراب نجات یابید .
. محبت عبارت از تحقق یافتن قانون تندرستی ، خوشبختی و آرامش است .محبت عبارت از وفادار و دلبسته بودن به یک قدرت واحد یعنی علت اصلی است . وقتی که شما خدا را دوست بدارید ، تمام مخلوقات را هم دوست خواهید داشت .
. بخاطر داشته باشید ، هر کجا که رویاهای شما هستند ، شما به آن طرف روی می آورید .در باره چیزهای بزرگ بیندیشید و در قلب خود بدانید که شما با خدا یکی هستید .در این صورت اعتماد ، خوشی و ارتعاش شفابخش به طرف کلیه افرادی که در نزدیکی شما زندگی می کنند ،پخش خواهید کرد .
. هیچکس مادامی که خود را گناهکار بینگارد ، احساس خوشبختی نخواهد کرد .
. احساس گناه ، یک بیماری ذهنی بشمار می رود و یک کسالت بسیار عادی است .
. یک کودک فاقد حس گناه است .
. هر کس که به دنیا می آید، می تواند زندگی خود را با وفور نعمت طی کند .
. احساس یکی بودن با محبت خدا که رب آسمانی است در ما احساس گناه و شرم را از میان خواهد برد.
. انسان باید زمام ذهن خود را به دست گیرد و به دیگران اجازه ندهد که بر او مسلط شوند . وقتی که قدرت این قوای مختلف را در ذهن خود در اختیار بگیریم و به آن ها بگوئیم :
- من ارباب هستم . من خود افکار خود را تتحت کنترل قرار داده و به آن ها دستور می دهم توجه شان را روی چه چیزی متمرکز سازند .
. در این صورت ما بصورت کارفرمائی در می آئیم که به کارکنان خود دستور می دهد تا اوامر را اجرا کنند .
- مروری بر نکات مهم :
گناه یک بیماری ذهنی و یک عارضه غیر طبیعی است . شما با احساس گناه به دنیا نیامده اید .
. کودک احساس گناه نمی کند .
. وقتی که طفل برای چیزی که او آن را درک نمی کند تنبیه شود ، او گیج و منگ می گردد و فکر می کند بچه بدی است .
. یک طفل ،هر چه را که به آن با تحسین و اعجاب می نگرد ، چنگ می زند . او باید بتدریج تربیت شود تا آنچه را که می خواهد بر طبق قانون و نظم الهی بدون اینکه به حقوق دیگران تجاوز کند ، بدست آورد.
. دنیائی که ما در آن به سر می بریم ،ییک دنیای روحی است و آنچه را که شما می خواهید بایستی ذهنا آن را به چنگ آورید .
. انسان اولیه د رمخیله خود برای قوای طبیعت محبت و نفرت و ترس و امید می پروراند و بالاخره امید ، ایده و دین را بوجود می آورد .
. وقتی که یک نوجوان با سمبول های قدرت ( مانند پلیس ، معلم ، و ...) می جنگد ، او معمولا بر ضد پدر خود بعلت انباشته شدن نفرت و رنجش از او ، دست به شورش می زند .
. همه باید به قدرت تسلیم شوند . ما باید وضع خود را با قانون ، جامعه و خدا تعدیل و زندگی کنیم .
. وجدان ، احساس درونی و صدای یک نفر دیگر و غالبا صدای جهالت ، ترس و خرافاتی است که بوسیله والدین و معلمین در وجود فرزند کاشته می شود .
. ترساندن یک جوان با بیان اینکه خدا ترا تنبیه خواهد کرد ، کار درستی نیست . خدا هیچ کس را تنبیه نمی کند .
. وقتی که به کودکان قانون طلائی ابراز محبت به دیگران ، حقیقت ، راستی و درستی تعلیم داده می شود ، آن ها با وجدان خوب بار خواهند آمد .
. معنی گناه اولیه آن است که انسان منشاء الهی خود را از یاد برده و بجای حقایق الهی از اوامر انسان ها اطاعت می کند .
. چنانچه احساس کنید که نسبت به مادر خود دست بکار خطائی زده اید ، خود را عفو کنید . از او در ذهن خود تجلیل کنید و حضور خدا را احساس کرده و نور محبت و حقیقت و زیبائی خدا را به بینید که به طرف ما در حال جریان است . بدین صورت شفائی به دنبالش خواهد آمد .
. نگذارید وجدان ، راهنمای شما شود . از هوش بی پایان بخواهید که شما را هدایت کند . گرایش هوش بی پایان هم بسوی زندگی است .
. الگوهای وجدان در ادیان مختلف و نفوذهای نژادی و اجتماعی مختلف فرق می کند .
. چنانچه یک آمریکائی یا اروپائی همسران متعدد داشته باشد ، ممکن است او از شدت ناراحتی وجدانش که در اثر احساس گناه بوجود می آید ، خود را هلاک کند .
. تصمیم بگیرید خدا و حقایق روحی او شما را تحت کنترل قرار بدهد .
. این صدای وجدان بود که باعث شد دو هزار سال پیش به حضرت عیسی گفته شود که نباید روز شنبه به درمان بیماران بپردازد .
. اخلاقیات مردم در سرتاسر دنیا فرق می کند و به شرایط جغرافیائی وابسته است .
. در دوران زناشوئی در هم شکستن دروغ بهتر از زندگی با دروغ است .
. بسیاری از افراد پر از احساس گناه هستند . زیر ا آن ها چیزی را که در واقع درست نیست ، آن را درست می انگارند .
. قانون زندگی ، قانون تندرستی ، خوشبختی ، آرامش و نظم و زیبائی ، عمل درست و فراوانی است .